بنظرت مادرت شبیه بهار نیست؟
اون وقت چجوری دلت میاد وقتی از آب و گل در اومدی بهار زندگیت رو برنجونی - با بداخلاقی - با بی احترامی- با داد زدن به سرش- با گذاشتنش تو خونه سالمندان - با شکستن دلش ..و هزار بای دیگه …..
باشه اگه تو نمیخوای اما خدا اونو میخواد ببین چه چیزایی مهمی تو کتابش فرموده :
اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف ولاتنهرهما وقل لهما قولا کریما (اسرا 23)
اگر یکی از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها حتی «اوف» مگو وبه آنها پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگوی.
وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا (3)
پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید وبه پدر ومادر خود احسان کنید.
ان اشکر لی و لوالدیک (لقمان 14) «شکرگزار من و پدر ومادرت باش»
دونه ی مادر … او کادو نمیخواد، گل نمیخواد ، فقط منتظر دیدنته منتظر یه جو محبت همراه با لبخند و احترام ..
لطفا کاراتو بذار کنار ، و برو به دیدنش ، بخدا می ارزه یه روز وقتتو صرف کنی برای دیدن بهار …..